مادر سپهبد صیادشیرازی میگوید: یک بار برای او و برادر کوچکترش لباس زمستانی خریدیم. تا زمانی که با پسر رفتگر دوست بود، لباس زمستانی نو را به تن نمیکرد و لباسهای کهنهاش را میپوشید.
محله سیدرضی محلهای با بافت متراکم است که سکونت در آن از اواسط دهه ۶۰ آغاز شده است. قدیمیترها روایت میکنند که بعد از تشکیل محله آزادشهر، ساخت ساختمانهای ویلایی درمحله سیدرضی آغاز شده وبیشتر مکانی برای تفریحات آخر هفته شهروندان بوده است. سیدرضی ازشاعران و فقهای قرن چهارم شیعه و گردآورنده نهجالبلاغه است.
احمد منصوب میگوید: به محض این که برادرم به شهادت رسید، در من روحیهای به وجود آمد که هر طور که هست چهره ایشان را نقاشی و تبلیغ کنم این بود که رفتم سروقت رنگهایش که سال ۵۶ تهیه کرده بود.
موسسه «همیاری دانشجویان مهرآفرین» تنها مرکز خیریه دانشجویی کشور است. خیریهای که بنیان و پایه آن بر نیت و هدف کمک به دانشجویان مستضعف و نیازمند شکل گرفت.
«سیدجواد ضیاء» عمرش را در حسینیه و مجتمع محبانالجواد(ع) گذاشته است. او میگوید: پدربزرگم واقف این حسینیه است و بعد از پدرم، من واقف این حسینیه شدهام.
بهصورت اتفاقی و برای گرفتن عکس از کاپیتان افخمی، بههمراه پدرم به کابین خلبان رفتیم و در آنجا برای اولین بار صدای برج مراقبت و خلبان را شنیدم. بیشتر از قبل عاشق پرواز شده بودم. کارم شده بود رفتن به فرودگاه.
حسین راشدی ازجمله افرادی است که با عشق، شغل آرایشگری را انتخاب کرده و معلولیت، مانع او برای ادامه این حرفه نشده و جزء آرایشگران با سابقه شهر و منطقه ما محسوب میشود.
هنر عکاسی در خانواده صفر گلرخ موروثی است. برادر بزرگتر، پسرها و نوههایش همه عکاسی میکردند. صفر گلسرخ مدتها دم حرم میایستاد و میگفت: بفرمایید عکس باحرم.